الا دوهفتست توی هاگوارتز هستیم ومن کلا دارم سعی در کشیدن نقشه برای زایع کردن آدرین میکنم که برای کلاس امروز یک نقشه دارم نیهی نیهی نیهی

مارلی:اون لبخند وقهقه های شیطانی برای چیه🤨

مانلی:بی مننننننن

آلیا:مرا درجریان بزار عخشم

آعورا:به خدا بخواید مثل کلاس ستاره شناسی بکنید من به مکگونال میگم

نه بابا نقشه مقشه کیلو چنده  بیخیال بابا ایششششش 

وآروم بلند شدم وکتابامو جمع کردم 

آلیااااااااا

آلیا:ها 

امروز چی داریم

آلیا:اَی خِداااااااااهممم بزار ببینم امروز روز اول کلاس معجون سازیمونه دوزنگ پشت سر هم تازه با اسلایدرینننننننننن هاااااا

چییییی ایوللللللللل

وبلند شدم رو تخت وشروع کردم به بشکن زدن وغر دادن که دیدم اون چهارتا مثل بوغلمون زل زدن به من وتازه فهمستم چی کردم وخودمو جمعو جور کردم

آعورا:زیاد خوشحال نشو اسنیپ با گیریفیندوری ها زیاد خوب نیست 

جهندم 

مارلی:ها؟

هیچی ولش خب الی بریم که دیر میرسیم ها

وآلیا رو گرفتم وکشیدم وبریم که رفتیم به سمت زایع کردن آدرین 

بلخره بعد از کلی بدبختی به آزمایشگاه معجون سازی رسیدیم ورفتیم داخل ایوللللل همون که میخاستم دقیقا یک نیمکت کنار نیمکت آدرین ونینو خالی بود فقط یک چیزی لازمه یاح یاح رفتم پیش نینو 

سلام داداش خوشکل واصیل من

نینو:باز چته تو🤨

هیچی خواستم بگم آلیا دلش برات تنگیده

نینو:واقعا😃مریییی آجی تورو جون پیشی بزار برم پیشش بشینم

آخه

نینو:خواهش میکنم🥺

باشه باشه ولی یک شرط داره

نینو:هرچی باشه قبوله بای

وبلند شد ورفت پیش آلیا نشست منم با غرور ردامو صاف کردم ونشستم

آدرین:سلام

هم

آدرین:یک سلام بدی بد نیست ها

هی خدا باشه فقط برا نقشم

رومو کردم بهش وگفتم سیلام😁

چشماش گرد شد وگفت حالت خوبه؟

اهم😊

آب دهنشو باصدا قورت داد وروشو کرد اونورو ویک دفعه برگشت سمت من

آدرین:ببین مری اگه چیزی هست به منم بگو 

🙁چه چیزی

آدرین:هیچی ولش😁

ویک دفعه یک صدایی گفت آدریکنزززززز

آدرین:اه کلو تورو خدا برو اونور خستم

کلویی:ایششششش آدریکنز من میرم عسیسم

اوق بیا برو اونور این عسیسم داری ایششش حالم بهم خورد

فلاکسمو درآوردم ودوتا لیوان در آوردم وپر جفتشونو قهوه کردم ویکیشو حول دادم سمت آدرین 

بیا بخور من صبحانه نخوردم تا پورفسر میاد میتونی بخوریش

آدرین:ممنونم😊

وقهوه رو یک نفس سر کشید منم الکی الکی قهوه خوردم وقتی حواسش نبود ریختمش توی فلاکس 

یکدفعه در کوبیده شد بهم ویک مرد جوان لاغر باغد بلند وموهای مدل گوگوشی(شماهم مدل گوگوشی دارید 😐😐😐😐) اومد تو وبی هیچ مقدمه چینی گفت

اسنیپ:به کلاس معجون سازی خوش آمدید توی کلاس من نه چوب دستی بیخود تکون میخوره نه وردی بیخود گفته میشه 

همه چشم گفتیم که روبه من کرد وگفت 

دوپنچنگ بگو ببینم ریشه آسیاب شده گل سوسن به محلول دم کرده گیاه افستین اضافه کنیم چی به دست میاد

ها؟😧

اسنیپ واقعا که بگو ببینم اگه پاتزهر بیزوار لازم داشته باشیم باید از کجا تهیه کنیم

جانم چیچی

یکدفعه کلویی خندید وانگشت شستشو پایین گرفت برام👎

منم یک چش غره بهش رفتم ودیدم آلیا دستشو بلند کرد وگفت آقا من بگم

اسنیپ:هی خدا بگو ببینم گیاه تاج وملوک با زهر گرگینه چه فرقی داره

نه تورو خدا توقعه نداری که من اینارو بدونم ها؟

اسنیپ با دهن باز نگاه من کرد از این جواب گستاخانه یک دوسه الا که نقشم بگیره یکدفعه آدرین افتاد غش کرد 

اسنیپ:برید کنار تا من ببرمش درمانگاه

نه بابا درمانگاه برا چشه الا یک معجون برات درست کنم سه سوته خوبشه 

اسنیپ ابروشو بالا انداخت وباتردید به من نگاه کرد ورفت اونور من تند تند یک آب غند درست کردم نیحی نیحی الا که حالت جابیاد آدری خان 

اسنیپ:این معجون مطمعنه

سگ درسگ

اسنیپ:چییی

هیچی بابا برو اونور تا بدم بهش

واسنیپ رفت کنار ومنم کل آب غند رو ریختم رو آدرین که چشماشو باز کرد پرید هوا و...

********************

دستم ترکید😐

برا بعدی ۳ تا🥀💫