ستایش وارد میشود

اهم اهم

خاب بلی بلی ستایش هستم دختری 15 ساله ک اینستا ندارد

می‌دونم هیچ ربطی نداشت

خاب اونو ولش

فک کنم در این مدت کلا منو داستانمو فراموش کرده باشید جاست فرندو میگم

دلیل اینکه نبودم این بود ک اینترنتمون تازگیا وصل شده و راستی من ب محض اینکه اینترنتمون درست شد رفتم رگباری انیمه دانلود کردم و متاسفانه حافظم در شد و مجبور شدم همه همه همه برنامه هامو حذف کنم از جمله برنامه ای ک باهاش پیتر درست میکردم ازتون می‌خوام هرکسی می‌تونه برام ی پوستر درست کنه ادامه پستمو بخونید منظورمو میفهمید

خاب من می‌خوام ی داستان دیگه بنویسم حتما الان میگید تو اول اون داستانو بنویس تمومش کن بعد برو بعدی

جای هیچ نگرانی نیست عزیزان

اون داستان جاست فرندو تا اخرای فصل اولش نوشتم اما امروز ی مانهوا (داستان تصویری ک معمولا مال ژاپن،کره و چینه)بله امروز ی مانهوا کره ای خوندم ک بسیار بسیار روی من تاثیر گذاشت خیلیییییییییییی زیبا و تاثیر گذار بود و یکمم غم انگیز (از اونجایی ک من خیلی احساساتی ام و با همون ی ذره غم انگیزی باید امبولانس خبر کنن بیان ببرنم ابجیم بالا سرم هی عر عر میکرد ک گریه نکنم چون وقتی گریه میکنم شبیه الاغ میشم  باز صد رحمت ب الاغ)

می‌دونم اینم هیچ ربطی نداشت

خاب بلی بلی کجا بودیم؟اها اره می‌خوام اون ماهنواعه رو ب صورت ی رمان ادرینتی در وب بزارم فقط ی چیزی این منهواعه معروفه شاید خونده باشیدش اسمشم هست اناراسومانارا اسمش خیلی عجیبه اسمشو می‌خوام تغییر بدم

خب الان حتما قضیه پوسترو ک اون بالا گفتم فهمستید الان ی پست میزارم و این داستانو معرفی میکنم و اگه میتونید با مشخصات داستانم برام ی پوستر درست کنید 

در پست بعدیم بیشتر راجبش میگم کمی صبر بنمایید

اهل راستی ی سوال بنظرتون ب من میخوره بچه باشم؟