*-*

 

خب روزی روزگاری کلو و مری یه جای خالی وسط آدری خره میبینند😁💖

که یکهو دریاهایشان به هم میخورد😁

(خودمم فازمو نفهمیدم شما به کوچیکی خودتون بزرگی منو ببخشید😁💖)

(اهالی به او چشم غره میروند.)

 

کلویی برای اینکه مری رو اسکل کنه عروسک تیکیشو پرت کرد•--•

مری هم رفت بیارش...

نینو و کلویی هم درگیر گشتن

و مری و سابری هم همینگونه😐😂

هیچی دیگه ناتانیل جاشونو گرفت😐😂😂