P5 عشق گربه ای
به نام خدا
لباس هامو عوض کردم. رفتم روی تخت نشستم
لپ تابم رو بر داشتم و یه تماست سواری با مامان
و بابا گرفتم. بعد از احوال پرسی و حرفای
معمولی. از مامان پرسیدم که _ امروز کسی از
بچه ها سراغ منو نگرفت.
بابا_ چرا همه اومدن اینجا حتا اون سه تا که
ازشون بدت میاد.( اشاره به لایلا، کاگامی، کلوئی)
من _ چی میگی؟! مگه ممکنه اون سه تا ابله بیان
سراغ منو بگیرن.
مامان _ مث اینکه اونا متعجب بودن که قبل
رفتن با هاشون خوب بودی.
من _ اهــــــــا (به صورت کشیده میگه) اون وقت
شما چی بهشون گفتید.
مامان_ هیچی گفتیم به ما نگفتی کجا میری.
بعد خداحافظی معمولی. قطع کردم.
از تصور اینکه اون سه تا نگران من باشن خندم
میگرفت. یه نگاه به ساعت کردم. و گفتم. خوبه
ساعت 12 بگیرم بخوابم تا فردا ببینم چه کار
میکنم.
................................................................................
صبح فردا.....
ز خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی بعد از
کارای مربوطه رفتم لباس پوشیدم. اول باید
میرفتم دنبال مدرسه.
داشتم میگشتم دنبال اون مدرسه مد نظر.
که یهو پیداش کردم. رفتم داخل مدرسه وای چه
خوب بود
رفتم جلوی دفتر مدرسه و در زدم.
یارو_بفرمایین
رفتم تو و گفتم_ سلام خانم
سرشو بلند کرد و گفت_ سلام
اما یهو انگار برق بهش وصل کردن.
دستمو جلوش تکون دادم _ خانم، خانم
با بهت گفت _ بب.... ب... بله
من _ میخواستم ثبت نام کنم
یارو _ بله پدر مادرت کجان؟؟
من _ فرانسه!!
یارو_فرانسه.؟؟
من _ بله خانم من برای ادامه تحصیل اومدم ایران
یارو_ اها اها بنده شریفی نیا هستم و شما
من_ مرینت دوپنچنگ هستم
بعد از کارای ثبت نام گفت که باید امروز مدرسه
بمونم که با محیط اشنا شم.
داشتم قدم میزدم که یکی مهکم پرید تو بغلم.
یارو _ وای ادینت دلم برات تنگ شده بود نامرد
از خودم جداش کردم _ عزیزم اشتباه گرفتی
یارو _ ااااااِ دیگه منونمیشناسی
من_ من شما رو از اولم نمیشناختم
یارو _ اره دیگه هر وقت دو هفته میزاری میری
بایدم یادت نیاد.
یهو یه صدا از پشت سرم گفت _ چی شده سلن
بی تفاوت نگاش کردم بعد رومو برگردوندم
اما سری با شک به طرفش برگشتم و هر دو هم
زمان گفتیم_ تو چقد شبیه منی........... هیعـــــــــــــــــــع
تو همون خواهر دوقلوی منی که گم شده بود
فلش بک به قسمت های قبل جایی که مرینت
حرفای مامان باباش رو میشنوه
سابین _...........................................
خوب این پارت چه طور بود.
توی پارت بعد شگفت زده میشین حتی بیشتر از
این پارت 8 تا نظر برای پارت بعد.
دوستون دارم.
خدا حافظ