خب اول با یک عکس بسیار آشنا شروع می کنیم:

رو پس زمینه گفتینوی ساغر بود عکسش؟XD

دوسش دارم*-*


 

 

*کیوت*

*-*

 

*ساغر در حال زل زدن به عکس*

 

آی دونت وانا سی یور کرایT^T(ترنسلیت: من نمی خوام گریه ت رو ببینم)

*ساغر در حال تشنج کردن و مریکتی های دیگر درحال هیپاپ زدن*

 

اون بچه که دست آلیا بید بچه مرینته( یا به غبارتی، اِما)


 

 حرفی ندارم

وجی: مگه همش باید بزری؟

:|

 

الیا اند مرینت

*با نیش باز در حد بوگاتی زل زدن*


 

همانطور که تصویر را مشاهده می کنید، ساغر در حال تشنج کردن است.(اگه این ساغر نباشه منم میرغضبم:|)😂


 

واقعاً فکر بکنین توی خواب همون اتفاقایه آینده رو ببینه(بعید نیست:|) ولیییییییییییییییییی خدا کنه بزودی این خواب رو ببینن که تو قسمت آبلویو چه غلطی کردن.


 

کاملااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااً قیافه ی من(بهتره بگم همه مون) موقع دیدن این قسمت اینطوری شده بود.
" بستنی ها رو می گیرن بعد من با خوشحالی به این دو زوج زیبا نگاه می کنم که صحنه ی وحشتناک وحشتناکی رو مشاهده می کنم! آدرین کنار کاگامی و مرینت کنار لوکا می نشیند. همچنان من با دهن نیم متری باز به آن صحنه خیره بودم و هر لحظه انتظار می رفت تا تخت خوابم را به سمت لپ تاپ پرت کنم و آن را درب و داغان کنم. بعد از دیدن اینکه آدرین سیبیل کاگامی را پاک کرد، حدود بیست تا او مای گاد از دهنم خارج شد. این بود از فلش بک من"

 

این عکسو دوست دارم چون قیافه ی کت بسی پریشونه:| XD(شرمنده استیکر ندارم بذارم بجاش از اینا استفاده می کنم:|)قیافه ی مرینت هم بسی طلبکاره:|XD

توهمات آدرین
 

*مریکتی ها در حال بال در آوردن*

آآ بچه ها یک چیز بسی مختصری بهتون بگم:

آدرینتی شیپر ها: انسان هایی مظلوم نما دقیقاً مانند خود این شیپ(برا نمونه: بلوط و حنانه و خودم:|)

مریکت شیپر ها: انسان هایی در ظاهر آرام ولی در درون شیطنت شان مانند چهار نعل رفتن اسب است.(برای نمونه: ساغر و مهشید.{بهتون تو یکی از پستام گفته بودم شیپ مورد علاقه‌تون رو بگین من چه می دونم شما، بله شما دوست عزیز{دیالوگ بلوط قدیمی:|} چه شیپی رو دوست دارید!:|})

خب الان بذارین با ذکر یک مثال حالیتون کنم

*همه با اخم به او خیره می شوند*

خب مثلاً مریکت شیپرای گلمون(عر رفتم تو فاز خاله شادونه:|) در نگاه اول خیلی گوشه گیر بنظر میومدن(وجی: بنظر نمیومدن تو خیلی عقب افتاده بودی نمیرفتی با هیچکی دوست شی پس نتیجه می گیریم تو گوشه گیر بودی-_- / جاست شات اپ--____--) بعدش الان که می بینیم خیلیییییییییییییییی شیطون و... (وجی: تو تعریف بکنی خودم با چکش میام سراغت:|/یوش یوش:|)

آممم درکل... ولی نمی دونین من چنگده مظلومم

همه: بسیاررررررررررر

لیدی نواری ها: کاملاً مثل خود شیپ هستن، مغرور، با اعتماد به نفس و صد البته شیطون(وجی: من نمی دونم چرا نمی تونم با کلمه ی شیطون کنار بیام:|) (برای نمونهههههه{*آب دهانش را قورت می دهد* آلیا*~* T^T)

لیدرین: زیادی مظلومن:| البته از نظر درونی مظلومن(واقعنی مظلومن:|) اما سعی می کنن از بیرون خودشون رو آآآ نمی تونم اسم کلمه ش رو شیطون بذارم اما حالاااا شیطون نشون بدن

بابووووو چه مقاله ای نوشتم:|

بریم سراغ بقیه ی عکس ها:


 

*الینا در حال جان دادن*

عاشق این تیکه‌شم*^* T^T اما اونجاش که ضایع بازی در میارن آدم می خواد فقط کله‌ش رو بکوبه به دیوار
راستی اینم آدرینتی حساب میشه دیه*0*

 

تولد مری مبارک بادددد
*اشک های شوقش را پاک می کند و جیغش را قورت می دهد*

 

بچه ها! الان من روح الینام:| حالا می خواین باور کنین می خواین نکنین 

من حس می کنم الان که مردم دوباره قراره بمیرم و دوباره و دوباره:|

آخه این عکس چرا اینقدر منو بیست بار مرده و زنده می کنه؟T^TT^T^T^T^T^T^T  *هق*

 

هم اکنون شیپ جدید رونمایی می شود: کتالی:||||||

*ریحانا همواره در حال فکر کردن به خورد کردن استخوان های الینا*

 

این کمیک رو دیدین؟ مطمئناً یکی از عکس هاش رو که بسی معروف هم هست دیدین(اگه ندیدین یا منظورم رو نگرفتین می تونین برین تو وب سپیده جون و به ولکامش یک نگاه بندازین) کمیکش رو دوست*^*

 

 هققققققققققق عررررررررررررررر  هققققققققققققققق عررررررررررر هقققققققققققققققققققققققققققققققققققق
*جعبه ی دستمال کاغذی را بر میدارد* فیننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن

*همه در حال تیک عصبی زدن*

 

الهی

ولی فکر بکنین یه زمانی امیلی و گابریل قهرمانای شهر بودن


 

حرفی ندارم:|
 

به امید دیدن همچین صحنه ای روی نمایشگر لپ تاپ یا گوشی مون

 

هوم... کیوته... 
 

و در آخر:

کت: لیدی؟
مرینت:نه مرینتم. من... من فقط داشتم روی پشت بوم راه می رفتم

نه خدا وکیلی چه اتفاقی افتاد تو این قسمت؟
*مرموز شدن*

خیلی خب

دیگه تمامید

راستی تو پینترست بودم اینقدر عکس های خنده داری پیدا کردم که می تونم برای مصاحبه ی ویژه استفاده شون کنم و اینکه زودتر به ذهنم ایده میده

*خاراندن پشت گردن*

من خیلی وقته که نمیام وب

وجی: فقط دو روز... .
 نه فکر کنم بیشتر
وجی: تسلیم:|
ولی تکرار می کنم هیچ کدوم از پستاتون رو ندیدم:|

یعنی کاملاً محو بودم

ولی امیدوارم خوشتون اومده باشه از عکسا و جبران بباشد

راستی ببخشید ولی حوصلم سر رفته میشه چند تا انیمه رمانتیک معرفی کنین؟

همه:

یک انیمه دیدم دوباره زد به سرم که برم بیشتر انیمه ببینم(انیمه مسیر بعدی زندگی من به عنوان یک شخصیت منفی، خیلی دوسش دارم>-<)

خب دیگه دارم پست رو متفرقه می کنم:|

بای بایییییییی^*^