وای نه دیرم شد !

بعد از مدرسه داشتم آروم راه میرفتم که یهو یکی دستمو کشید و بردم تو یه کوچه ی خلوت بعد دیدم اون آدرین بود !!

دستپاچه شدم 

مرینت : تو آردین یعنی آدرین تو اینجا چیکار میکنی ؟

آدرین: مرینت همیشه میخواستم یه چیزی رو بهت بگم ..

مرینت : چی ؟

آدرین : مرینت من دوست دارم 

مرینت : چ..چی؟؟؟

آدرین : هیس

پسر سرش را به سر دختر نزدیک کرد و لب هایش را بر روی لب های او گذاشت (🍓توصیف من از بوسه 😁/🍡ببینم مرض داری پارازیت میندازی ؟😐/🍓ببند مارشمالو ببند😐)

مرینت باورش نمیشد ! تا اینکه دینگ دینگ دینگ دینگ (🍓صدای زنگ ساعت 😁/همه : خیلی 😐/🍓میدونم کرم دارم 😐)

یهو از خواب پرید !

مرینت : نه نه نه چرا بیدار شدم بهترین خواب زندگیم بود 

تیکی : مرینت مدرست دیر شددددد 

مربنت : ای وایییی 

سریع لباس پوشیدم رفتم پایین یه کروسان برداشتم و به مامان بابام گفتم : سلام و خداحافظ 

بعدم مثل جت رفتم سمت مدرسه 

سریع رفتم تو کلاس  از شانس گندم خانم مندلیف اومده بود

مندلیف : مرینت چرا انقد دیر کردی ؟

مرینت : خیلی ببخشید خانم مندلیف قول قول میدم دیگه تکرار نشه !

مندلیف : هر دفعه همینو میگی ولی دیگه عادت کردم خب اونجا کنار لایلا یه جای خالی هست 

چی لایلا ؟ اهههه به آلیا نگاه تهدید آمیزی کردم که دفعه ی بعد کنار نینو نشینه و برام جا نگه داره 

رفتم سمتش آخر کلاس 

مرینت : سلام لای_لا 

لایلا : اوه سلام خانم دست و پا چلفتی 

مرینت : 

نشستم کنارش الیته با دومتر فاصله 

لایلا : راستی نبینم به آدرین نگاه کنیا گفتم که اون مال منه 

مرینت : اول که اون اسباب بازی نیست مال تو باشه دوم که حواست به درس باشه 

لایلا : ایشششش 

تا آهر کلاس شینی اونجوری سر کردیم 

خلاصه بعد از شیمی رفتم سراغ آلیا 

مری : چراااا براممم جاااا نگرفتییییی 

آلی : آرام باش آرام ببخشید خب من نشستم سرجام برا تو ام جا گرفتم نینو اومد نشست گفتم بلند شه ها ولی گوشش به این حرفا بدهکار نبود 

مری : خب حالا 

بعد مدرسه از زبان یک عدد زردک :

اوففف یه روز کسل کننده ی دیگه رفتم خونه 

یه ساعت با گوشیم ور رفتم 

بعد پیانو زدم بعد حوصلم سر رفت که ناگهان (🍓خری گفت 😁/🍌عه پارازیت ننداز 😐/🍓بفرما الان شما خر تشریف دارید 😁/🍌چرااا😐/🍓چون حرف زدی 😐/🍌من بلد نبودم تقلب کردی !!😐/🍓اونش به من ربطی نداره ادامه ی داستانو بگو😐/🍌😐)

که یدفعه بومممممممم صدای انفجار تق تق تق تق صدای شلیک گلوله تلوزیونمو روشن کردم بله یه ویلن ! 

سریع کت نوار شدم 

رفتم اونجا لیدی هنوز نیومده بود 

ظاهر ویلن یه زره طلایی و شمشیر الماس نشان بله خانم انگار کاگامی تشریف داشتن و از شمشیرشون الماس پرت میشد تازه الماسای مرگ بار کافی بود یکی بهت بخوره تا بترکی 

رفتم حمله کنم لیدی ام رسید بعد از کلی تلاش شکستش دادیم لیدی اکوما رو گرفت و همه چیز به شکل اول برگشت

رفتم سمت کاگامی 

کت : هی چرا آکوماتاییز شدی ؟

کاگامی : چیز مهمی نیست فقط آه ولش کن 

کت : خب میخوای برسونمت خونه ؟(🍓کافیه اینکارو کنی تا تایتانارو بفرستم بخورنت😠/🐾چرا ؟😐/🍓مرگ بر کتگامی😠/🐾اوک بابا اوک😐)

کاگامی : نیازی نیست 

کت : باشه 

بعد از رفتن کاگامی یه گل از باغچه ی اونجا چیدم 

کت:تقدیم به مای لیدی 

لیدی : اوه کت چند بار بگم دیگه بهم گل نده من عاشق یکی دیگه ام 

کت : مای لیدی ای رز صورتیه که یعنی برای شروع یه رابطه ی دوستی خوبه 

​​​لیدی : میدونستی واسه قرارم استفاده میشه ؟ به هر حال گفتم نه کت خداحافظ 

کت : اوه باشه خداحافظ 

حوصله نداشتم رفتم خونه از اتاقم اومدم بیرون در اتاق پدرمو زدم 

از داخل گفت : الان کار دارم بعدا حرف میرنیم 

منم دوباره رفتم تو اتاقم و پلگ خان اومد بیرون

پلگ : اوه کممبر عزیزم خیلی وقته ندیدمت نام نام نام 

آدرین : اه پلگ چقدر میخوری 

پلگ : چیه خب 

آدرین : هیچی 

ناتالی یهو درو باز کرد و پلگ قایم شد 

ناتالی : آدرین پدرت گفته قراره برای کاراش حدود یه ماه به کالیفرنیا بره سایمونم مرخصی گرفته و همون قد نیست منم همراه پدرت میرم این یه ماه کار خاصی نکن چون تنهایی 

آدرین : ام واقعا ؟

ناتالی : همینطوره 

آدرین : کی میرین ؟

ناتالی : یه ساعت دیگه پرواز داریم الان نیخوایم راه بیوفتیم برا همین گفتم 

آدرین : اوه باشه 

بعد از خداحافظی خسته و کوفته رفتم تو اتاقم نمیدونم چرا از نبود پدرم حس بدی داشتم شاید بخاطر رفتن ناتالیه اون همیشه مثل مادرم بود...

اه چرا انقد زندگیم مزخرفه : پلگ کلاز اوت 

از پنجره پریدم بیرون دیگه شب بود فقط میدویدم 

یهو رعد و برق زد و بارون گرفت 

(Now everyone is the same, but I am alone
Everyone is having fun, but the cat noir is alone
The night is cold but the cat noir is alone
Everyone smiles but I'm sad
I'm alone
Yes, the cat noir is alone

الان همه پیش همن ولی من تنهام 
همه دارن خوش میگذرونن اما کت نوار تنهاست
شب سردیه اما کت نوار تنهاست 
همه لبخند زدن اما من ناراحتم 
من تنهام 
آره کت نوار تنهاست)

رفتم تو یه کوچه به دیوار تکیه دادم زدم زیر گریه چرا انقد بدبختم چرا انقد اتفاقای بد واسه من میوفتن ؟(🍓ببخشید ولی اگه پارازیت ندم نمیشه خنگ خدا تو که پولدار پولدارایی😐)

اول مادرم ...

بعدم که عشق و عاشق پیشه ای ...

حالا هم تنهایی ...


اییییییی دستم درد گرفت نمد زیاده یا کم اما پارت خوبی بود واسه همین 

۱۵ نظر ناقابل 

چیه خو زود پارت دادم 

دیگه تا پارت بعدی بای نه اول آنچه خواهید خواند 

( چ..چر...چرا عاشق شدم ؟؟؟؟...)

(از زندگیم متنفرم ...)

(چییی اون داره دروغ میگه !)

خب نظرات خود را به سامانه ی کامنت ها ارسال کنید 

​​​​​​بعد ها روی سادیسمی منو میبینید یوهاها ها ها 

بای بای