گذراندن تاریکی به کمک کت نوار پارت 13
از زبان مرینت/لیدی باگ
با آدرین زدیم بیرون و رفتیم سر قرار آدرین و پسرا رفتن اونطرف که درباره ی موضوعی که نفهمیدم چی بود صحبت کنن و بعد از مدتی کلویی منو آلیا رو به مبارزه دعوت کرد و شرایط مسابقه...
آلیا:خب پس ما (مرینت،آلیا،کلویی)هرکدوم به نوبت به پسرا(آدرین،کلاوس،نینو،کیم،ناتانیل)میگیم:عزیزممممم؟ بعد هر کی بیشتر بهش توجه کردن برنده است.
کلویی:من اول میگم.عزیزممممم؟
من:هیچ کدومشون حتی یه نگاهم بهش ننداختن.خخخخخ
آلیا:خخخخخخخخخخ
قیافه کلویی😠😠
قیافه من و آلیا😂😂
من:حالا من میگم.
کلویی ژست گرفت و گفت:دوپن چنگ اونا به من توجه نکردن پس به توهم توجه نمیکنن
من:خواهیم دید.عزیزممممم؟
یهو همه ی پسرا به من نگاه کردن
ناتالین:بله
کیم :نینو تو بودی؟
نینو:نه .وایسا ببینم یعنی صدای من اینقدر دخترونه است
کلاوس:بله گلم
آدرین:ای جونم بله خانومم امری داشتی؟
یهو همون تا یه مدت هنگ کرده بودیم کلویی از عصبانتیت سرخ شده بود.جولیکا متوجه جواب کلاوس شد و قهر کرد کلاوسم متوجه جواب آدرین شد یه مشت به صورت آدرین زد و آدرینم سر جواب کلاوس با هم دعوا کردن،بقیه هم سعی در جدا کردن و منم در هنگ به سر میبردم.این دیگه چه جوابی بود آدرینو این جمله،نکنه آدرین کت نوار باشه.این دیگه چه فکریه دختر گوه اضافی نخور آدرین کجا کت نوار کجا.
آدرین به جد پای پیشی نمیرسه.کت نوار جذابه، بانمکه ،مهربونه،فداکاره(و شروع میکنه از گفتن صفت هایی که به کت نوار داده) داشتم به کت نوار فکر میکردم که یهو دستم کشیده شد.به خودم اومدم دیدم دارم از بقیه دور میشم و کلاوسم بدجور ضربه فنی شده خدای من آدرین این کارو کرده
دستمو از دست اون شخص مهجول کشیدم و به سمت کلاوس دویدم و بغلش کردم.من:کلاوس ببین با خودت چکار کردی الان من جواب بقیه(دایی،کاترینا،مادرو...) رو چی بدم هان اگه به فکر خودت نیستی به فکر بقیه باش
همه متعجب به من نگاه میکردن
از زبان آدرین/کت نوار
عصبی بودم دست ماری رو میکشیدم و به سمت خروجی پارک میرفتیم که ماری به خودش اومد و بدون اینکه نگاه کنه ببینه منم دستشو کشید و رفت سمت کلاوس ،بغلش کرد و شروع کرد به غر زدن
کلاوسم همینطوری نگاهش میکرد بعد سرشو انداخت پایین
و معذرت خواست و گفت دیگه سعی میکنم دعوا نکنم بعد همو بغل کردن این بغلشون طولانی بود.از این کارشون عصبانی تر شدم بغل ماری فقط برای منه نه هیچ کس دیگه.جسمش روحش تمام وجودش برای منه فقط من نه هیچ کس دیگه.از هم جداشدن ماری:میبخشمت
بعد روی گونه ی کلاوسو بوسید.دارم جوش میارم بوسه ی ماری فقط مال من مننننننننن.
نینو :هی پسر حالت خوبه
ماری متوجه من شد و در گوش کلاوس یه چیزی گفت و کلاوس دوان دوان رفت سمت جولیکا بعد ماری هم اومد طرفم ماری:آدرین حالت خوبه
من:به نظرت میاد من خوب باشم
ماری آهی کشید بعد از بقیه معذرت خواست دستمو گرفت و منو به سمت هتل و اتاقمون هدایت کرد .وارد اتاق شدیم ماری رفت و دوتا صندلی اورد و منو روی یکی شون نشوند بعد رفت و به کاسه آب آورد و یه دستمال.دستمالو خیس کرد و روی صورتم کشید.همینطور صورتمو پاک میکرد یکمم حرف میزد:مدل معروف پاریس زیر چشمش بادمجون سبز شده و برخی از صورتش کبود شده پدرش اینو ببینه پوست کلشو میکنه و بعد برای مدتی هم نمیتونه عکس بگیره
آهههه ماری راست میگفت بابام پوست کلمو میکنهحالا چکار کنم .کاری ماری تموم شد رفتو لباسشو عوض کرد به منم نگاه کرد یه چسب زخم اوردو روی زخمه روی پیشونیم زد
ماری:متوجه اش نشدم خب نمیخواهی لباستو عوض کنی با این سرو وضع میخواهیم بریم بیرون
به خودم اومدم ماری راست میگفت رفتم لباسمو عوض کردم و اومدم و رفتیم بیرون رفتیم به پاساژ وکلی گشتیم و نگاه کردیم که ماری چشمش به یه گردن بند افتاد و نگاهش میکرد لبخندی زدم و دستشو گرفتمو بردم توی مغازه و قیمت شو پرسیدم و وقتی متوجه قیمت شدم خریدمش از نظر ماری گرون بود اما به هر حال خریدمش و به ماری دادمش و با لبخندی پیروز مندانه رفتیم به رستوران بعدشم رفتیم اتاقمون لباسمونو عوض کردیم و خوابیدیم.
اععععع این کیه که داره گریه میکنه ...
کات
یعنی کی داره گریه میکنه
خب این جوابو توی پارت بعدی در میابید
تا اون موقع بدرود